تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

پرده

هوالعزیز




ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است


بردار ز رخ پرده که محتاج لقائیــــــم





شقایقی

هبوط

هوالعزیز 

 

 

 

هنگامی که دستم از دستت جدا شد . نه . هنگامی که دستم را از دستت جدا کردم 

 تو بالا ماندی و من هبوط کردم  

 کاش می دانستم یک لحظه لمس دوباره دستانت برایم نهایت همه آرزوهای زمین خواهد شد .

کاش می دانستی لحظه ای دوباره با تو بودن را به بهای همه عشقهای هستی خواهم خرید . 

کاش تنها برای لحظه ای نگاهت را به این سو به پائین می چرخاندی تا نگاه منتظرم را برای با تو بودن می دیدی . اشتیاقم و دنیا دنیا تاسفم برای از دست دادنت.  

  

مرا ببخش

 

 

شقایق تو

نخستین

هوالعزیز 

 

  

سلام بر نخستین شقایق من 

رسیدن بخیر 

 

 

  

 

شقایقی