تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

وفا

هوالعزیز 

 

 

 

 

با خود وفادار می مانم آیا؟؟ 

 یا راهی سهل تر اختیار می کنم؟؟ 

 

 

 

 

 

 

شقایقی

تسخیــــــر

هوالعزیز 

 

 

" تــــــــو" از پس نا پیداترین لحظه ها ظهور می کنی 

به یکباره می آیی , تمام حجم بودن را تسخیر  می کنی 

نفس را به شماره , زندگی را از لحظه می اندازی 

جرعه ای به جام می ریزی و ... نهان می شوی 

 

من همیشه لبریز و تهی از "تـــــــو" ام  

 

 

 

 

 

شقایقی

قلم

هوالعزیز 

 

 

قلم به دست می گیرم تا "تو "را با خود تجربه ای تازه کنم 

 

اما کلمات از درگاه تو سرافکنده باز می گردند , واژه ها خجل  






 

 

شقایقی

یکتـــــا

هوالعزیز




دوست داشتنت را دوست دارم


همچون وصالت , بی وقفه است...




هزارن دلیل  بیاورم تا بیش از این دیگر نباشم ... با یک نگاه همه را خاکستر می کنی


اینگونه دلبری هستی... یکتــــــــــــا



 

 

شقایقی