به نام عشق
.
.
چه مفهوم دردناکی هستی
چه درک بی پایان و عمیقی
چه رنجی بر قلبم هدیه میکنی این روزها ، این روزهایی که ...
عمیق تر و عمیق تر و عمیق تر ... نایاب تر و نایاب تر و نایاب تر
این ماجرا ، ماجرای بودنت در لحظه هایم ، ماجرای طعم های بیکرانی که در جانم مینشانی ... تمام ناشدنی است
تو اما ، دورتر ایستاده ای و با لبخندی ، خرابات مرا حض می بری
من اما هر لحظه به طعم تاز ه ای، شگفت زده می شوم ، حیران می شوم ، راه خانه ام را گم می کنم، خیابانگرد چشم هایم ،نه ... خیابانگرد چشم هایت می شوم
این روز ها ... درونم را به رنگ و طعم و شکل تازه ای میخراشی و شکل تازه ای میدهی ... " شمس "
.
.
.
نسرین