هوالعزیز
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچه از درد هجران تو بر جان من است
شقایقی
هوالعزیز
از تو تا اوج تو ، زندگی من گسترده است
از من تا من ، تو گسترده ای.
با تو برخوردم ، به راز پرستش پیوستم
از تو براه افتادم ، به جلوه رنج رسیدم.
و با این همه ای شفاف!
و با این همه ای شگرف!
مرا راهی از تو بدر نیست.
زمین باران را صدا می زند ، من ترا
سهراب سپهری
شقایقی