تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

شمس من ...

به نام عشق

.

.

.

شمس من ... خدای من

.

.

.

.

شقایقی

صبوری ...

به نام عشق

.

.

.

.

صبوری ... صبوری ...

به آن اندازه تو را به کام گرفته ام و با بودنم عجین گشته ای ,

که دیگر نمی دانم , پیوسته این تویی که مرا در این عاشقی می آزمایی یا من تو را؟؟

.

.

.

.

شقایقی

به نام عشق

.

.

.

.

خودت میدونی , من هم با تمام ذرات تنم بر اون آگاهم

"دست هات زندگی من رو به دست گرفتن این روزها "

.

.

.

.

شقایقی

باران بی امان ...

به نام عشق

.

.

.

.

.

دلم سرشار و مست و خراب است ... خرابم خراب , چون صبحی ابری و پائیزی و گرفته ... دنیا دنیا اشک و فریاد و ناله در درون دارم ... در دلم ابری های تیره و عاشق فریاد می کشند, نعره می زنند و ساعتها درونم را به سیلاب می برند ... گویی خویشتنم در خویشتنم به جستجوی جوابی آواره است ... گویی در پاسخی آشکار ,به دام افتاده باشم ...

میان این سیلاب و طوفان چگونه بیابمت ای قطره معرفت, ای جواب به تمام سئوالات بی پاسخم... چگونه تو را به جام بریزم , به کام بگیرم ... دست دراز کن از این هویدایی و قلبم را به طعمی تازه از خویشتنت میهمان کن

.

.

" آدم وقتی گذاشت اهلیش کنن بدون شک خودشو به این خطر انداخته

که کارش به گریه کردن بکشه"

.

...من جان و تن به این اهلی بودنم سپرده ام که اینگونه دلم روزهاست در دلش می بارد ...

... دوستت دارم ...

                                                                 .

.

.

شقایقی

به نام عشق

.

.

.

من از دوست داشتنت هرگــز دست برنخواهم برداشت ... هرگــز ... هرگـز

.

.

.

.

شقایقی

امان از " تــــو "

به نام عشق

.

.

.

     امان از " دلم " ......... امان از " تــــو " ........ امان از " عشق "

.

.

.

شقایقی

شکر ...

به نام عشق

.

.

.

دلم از دلتنگی اش دست کشید , دل از همه دلبستگی هایش دل تهی کرد ,

پیش روی تو نشست با دلی سرشار از هیچ دلبستگی

اینچنین دل کندنی , اینچنین خالی شدنی از اینچنین محبوبی ,

بی شک کار من و دل و در توان این بودنم نبود.

.

دست هایت چون آفتاب در نماز ظهر هویداست

.

شکر برای هرآنچه ای که برای دلم رقم زده ای

برای هرآنچه که از درک و فهم این دل بیرون است و تو بر بودنش واقفی

.

شکر که هوای دلم را داری ... دلی را که سالهاست بر زلفت گره بسته ام

.

.

شکر که هستی در روزگارم ... دوستت دارم

.

.

.

شقایقی

درمان

به نام عشق

.

.

.

.....................دلتنگم و دیدار تو درمان من است ............................

.

.

.

شقایقی