تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

:)

به نام عشق

.

.

سال نو ...... سلام 

.

.

نسرین :)

به نام عشق 

.

.

اینگونه میخوانمت معشوق من ... " دیوانه زیبا "

.

.

به نام عشق

.

.

.

حیرانم ... حیران

مبهوت نیمه تاریکی وجودم هستم ... چه حجم عظیمی ...

چه بودن قدرتمندی و من نمیدیدمش ... 

چه هنرمندانه نیمه های روشن و تاریک وجودم را پیش چشم هایم ، تمام قد عیان ساخته ای ...

با تمام وجود روشنی ام  را طلب می کنم اما ، آیا مرا از تاریکی ام گریزی هست ؟؟؟؟؟

یاری ام ساز تا خویشتنم را ، با آغوشی گشاده ، با عشق در بر گیرم ... خویشتن تمامم را ... با تمام رنگ و بویش ... با تمام روشنی و تیرگی اش ... تمام تمامم را ...

.

.

نسرین

سال...

به نام عشق

.

.

امسال ،برای من سال تجربه سکوته ...

تا دریابم بی سر ، بی پا ،بی دست ، بی زبان ، بی ذهن ... بی ذره ای بودن در درگاه " تو " ، معنا و مفهومش چیه ...

امسال ، سال تجربه طعم " تسلیم " بودنه ... 

طلب امسال من ، تجربه این طعمه ... منت گذاشته و من رو به ذره ای از این طعم میهمان کن محبوب من...

.

.

نسرین

بذر...

به نام عشق

.

.

وقتی به گلدان مادرم نگاه میکنم ، که بعد از صبری طولانی ، از هسته ای تنها به شکوفه هایی رسیده ... حیران حضور و لبخند و بودنت میشوم ... عاشق سرانگشتانت میشوم که به لمس لحظه ای ، اینچنین از گلدانی سرد ، درختی عاشق و ایستاده خلق میکنند ... 

.

من ... بذری کوچکم نهفته در دل خاک ... صبر میکنم به لحظه رستنم ... به لحظه چشیدن طعم لمس سرانگشتانت ... به لحظه دیدار ... صبر میکنم ... 

.

.

نسرین

آفتاب ...

به نام عشق

.

.

آفتاب که طلوع کند ، من به حرمت چشم های تو ، تمام دارایی ام را به نخستین برق نگاهت تحویل میدهم و چشم میدوزم به پیچ جاده ... دلم را گره میزنم به لحظه وصل ... رویا میسازم از طعم یک لمس ... و ... صبر میکنم ... صبر میکنم تا " عشق " و " تو " ، به یک لحظه در من زاده شوید ... 

 .

 .

نسرین