در عشق تو هر حیله که کردم هیچ است
هر خون جگر که بی تو خوردم هیچ است
از درد تـــو هیـــچ روی درمانــــــم نیست
درمان که کنـــد مرا که دردم هیــچ است
ادامه...
من مست می عشقم هشیارنخواهم شد وازخواب خوش مستی بیدارنخواهم شد... تاباشه ازاین گناهها باشه نسرین جونم. خوش به حالت که اینقدرخوب باهمه وجودت "او" روحس می کنی.
سپیده
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1385 ساعت 11:52 ق.ظ
اى سفر کرده دلم بى تو بفرسود بیا غمت از خاک درت بیشترم سود بیا سود من جمله ز هجر تو زیان خواهد شد گر زیانست درین آمدن از سود بیا مایه راحت و آسایش دل بودى تو تا برفتى تو، دلم هیچ نیاسود بیا ز اشتیاق تو درافتاد بجانم آتش وز فراق تو درآمد بسرم دود بیا گر ز بهر دل دشمن نکنى چاره من دشمنم بر دل بیچاره ببخشود بیا زود برگشتى و دیر آمده بودى بکفم دیر گشت آمدنت دیر مکن زود بیا کم شود مهر ز دورى دگران را لیکن کم نشد مهر من از دورى و افزود بیا گر به پالودن خون دل من دارى میل "اوحدى" خون دل از دیده بپالود بیا
هم دلم گرفت... هم بغض کردم... هم دلم براتون تنگ تر و تنگ تر و تنگ تر پس لااقل واسه گرفتن هدیه هم که شده یه سری به کلبه تنهایی من بزن !!! در پناه حضرت دوست شاد باشید و امیدوار.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام نسرین جان
با یاد خدا دلها ارام می گیرد و عشق به افریدگار از معدود عشقهائی است که پاک و قابل ستایش است
راستی از کامنت زیبایئ هم که دادی خیلی ممنون بازم به ما سر بزن
موفق باشی
دیدی که مرا هیــــــــــــــچ کسی یاد نکرد
جز غـــــــــم که هزار آفرین بر غــــــــم باد
غم را بر او گزیده می باید کرد
از چاه طمع بریده می باید کرد
خون دل من ریخته می خواهد یــــــــــــــــار
اینکار مرا به دیــــــــده می باید کرد
من مست می عشقم هشیارنخواهم شد
وازخواب خوش مستی بیدارنخواهم شد...
تاباشه ازاین گناهها باشه نسرین جونم.
خوش به حالت که اینقدرخوب باهمه وجودت "او" روحس می کنی.
جز ـــ او ــــ کسی رو ندارم
عشق بجز عشق چه پاداشی دارد ؟
اى سفر کرده دلم بى تو بفرسود بیا
غمت از خاک درت بیشترم سود بیا
سود من جمله ز هجر تو زیان خواهد شد
گر زیانست درین آمدن از سود بیا
مایه راحت و آسایش دل بودى تو
تا برفتى تو، دلم هیچ نیاسود بیا
ز اشتیاق تو درافتاد بجانم آتش
وز فراق تو درآمد بسرم دود بیا
گر ز بهر دل دشمن نکنى چاره من
دشمنم بر دل بیچاره ببخشود بیا
زود برگشتى و دیر آمده بودى بکفم
دیر گشت آمدنت دیر مکن زود بیا
کم شود مهر ز دورى دگران را لیکن
کم نشد مهر من از دورى و افزود بیا
گر به پالودن خون دل من دارى میل
"اوحدى" خون دل از دیده بپالود بیا
سلام.
وبلاگ قشنگی داری.
خوشحال می شم بهم سر بزنی.
اگه بخوای می تونیم تبادل لینک داشته باشیم.
موفق و سربلند باشی.
مدتی بود که وبلاگ شمارو نخونده بودم
یه جورایی منو تو غم خودتون شریک بدونید
شنیدی که میگن درد کشیده طبیب هستش
شکسته سرو باغ آشنایی
چه سنگین است
بار این جدایی
شعار نداده باشیم
ولی ...
بلایا و سختی ها
مومن تو این روزا شناخته میشه
رضا مشتاق
یا حق
سلام
میخواستی دلم بگیره...؟
میخواستی بغض کنم...؟
میخواستی دلم براتون تنگ تر شه ...؟
هم دلم گرفت...
هم بغض کردم...
هم دلم براتون تنگ تر و تنگ تر و تنگ تر
پس لااقل واسه گرفتن هدیه هم که شده یه سری به کلبه تنهایی من بزن !!!
در پناه حضرت دوست شاد باشید و امیدوار.