تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

عاشقانه آغاز می شوم

هوالعزیز

 

 

 

شقایقی

نظرات 3 + ارسال نظر
پینه دوز یکشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 07:35 ق.ظ http://pineh-doz.blogsky.com

سلام می بینم که چه عاشقانه اغاز شده ایی
موفق باشی گلم

دفتر عشق یکشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:16 ب.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

دلم برای باران تنگ شده است ، دلم برای صدای قطره هایش تنگ شده است
دلم تنگ است برای پرسه در زیر باران ، بارانی که به من آموخت رسم زندگی را....
دلم تنگ است برای صدای غرش آسمان ، برای ابرهای سیاه سرگردان ، برای زمستان......
در آن روزها بارانی بود برای قدم زدن در زیر آن و خالی کردن دل های پر از غم!
مدتی است که دیگر نه بارانی است و نه ابری ، این روزها تنها یک قلب است که پر از درد دل است!
نمی داند درد دلش را به چه کسی بگوید؟ پس ای باران ببار که درد دلم را به تو بگویم....

محمد شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 03:58 ب.ظ http://www.payambaredivaneh.blogfa.com/

...
اندیشیدن به پایان راه
شور پرواز بی پروا را در ما خواهد کشت ...
عاشقانه و صد البته فارغ آغاز کن
پاینده باشی دوست عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد