هوالعزیز
پر پرواز ندارم اما
دلی دارم و حسرت درناها
به هنگامی که مرغان مهاجر
در دریاچه ماه تاب . پارو می کشند
خوشا رها کردن و رفتن
خوابی دیگر . به مردابی دیگر
خوشا ماندابی دیگر . به ساحلی دیگر . به دریایی دیگر
خوشا پر کشیدن . خوشا رهایی
خوشا اگر نه رها زیستن . مردن به رهایی
آه این پرنده در این قفس تنگ نمی خواند
شقایقی