هوالعزیز
در بیکران زندگی دو چیز افسونم می کند:
آبی آسمان که می بینم و می دانم که نیست
و خدایی که نمی بینم و می دانم که هست
شقایقی
اگر تنهای تنها هم باشم باز هم خدا را دارم. او جبران تمام نداشته های من است
وب جالبی داری به منم سر بزن
یقین بودن سر پیچی از جاده گذرگاهت نشستم و همچنان که غرق آبی آسمون برات دست تکون خواهم داد و از همون خدای نادیده می خوام که به سر منزل مقصود برسیبنده نوازی کردی رفیق
از کجا می دانی؟
اگر تنهای تنها هم باشم باز هم خدا را دارم. او جبران تمام نداشته های من است
وب جالبی داری به منم سر بزن
یقین بودن سر پیچی از جاده گذرگاهت نشستم و همچنان که غرق آبی آسمون برات دست تکون خواهم داد و از همون خدای نادیده می خوام که به سر منزل مقصود برسی
بنده نوازی کردی رفیق
از کجا می دانی؟