تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

هوالعزیز 

 

 

 هر لحظه حرفی در ما زاده می‏شود 

هر لحظه دردی سر بر می‏دارد 

و هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش می‏کند 

این ها بر سینه می‏ریزند و راه فراری نمی‏یابند  مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایش‏اش چه اندازه است؟   

 

(دکتر شریعتی)

 

 

 

شقایقی

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:17 ق.ظ

سلام خانومی. گلبانو. شقایق زیبا
قفس کوچک استخوانیم دارد خورد می شود. مثل سدی که آب پشت آن هجوم بیاورد به دیواره هایش
اما سکوت شیرینتر است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد