تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

قمار عاشقانه

هوالعزیز 

 

 

 

 

خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش 

بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر 

 

 

 

 

شقایقی

نظرات 3 + ارسال نظر
یه مرحوم از یاد رفته؟! سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:54 ب.ظ

قمار عشق کردم، باختم نقد جوانی را

چه آسان می ربایند این حریفان زندگانی را

محبت پیشه کردم، سوختم در آتش حرمان

که خاکستر مرا سود است این بازارگانی را

دریغا شد تبه امروز هم در حسرت دیروز

نگر آغاز و انجامِ دو روز عمر فانی را

ندید اندر گلستان مهربانی و وفا هرگز

کجا آموخت یارب بلبل این شبرین زبانی را

عجب آید مرا از شمع، کاین معشوق هم عاشق

چرا در شعله، هم خود سوخت، هم آن یار جانی را

شرار عشق خود گر ز آسمان بر دل نمی بارید

چسان می سفت حافظ اینهمه در معانی را

دگر دلخسته ام از عشقهای خاکی و آبی

خداوندا به من بخشا، تو عشقی آسمانی را

چکامه پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:58 ب.ظ

شقایق خونم کم شده لطفا

محمد جمعه 2 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:14 ب.ظ http://payambaredivaneh.blogfa.com/

اولین چیزی که تو دنیای مجازی و وبلاگم نوشتم
این شعر بود
۴۲ ماه پیش ...

خیلی زود میگذره دوست جان . نه ؟

می خواهم آب شوم
در گستره افق ...

و اما این
تو هم خوب نقطه ضعف ما رو گیر آوردی دوست جان
...

ارادتمند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد