تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

دریچه...

 هوالعزیز

 

 

رنج کدامیک عمیق تره؟

دوستی که به اعتمادم خیانت کرد؟؟

یا دوست تری که در اعتمادم شک کرد؟؟

من از خودم سالهاست که خسته شدم. 

هیچ گاه راه و رسم بازی زندگی رو به سبک شما یاد نمی گیرم.

رنج مداوم با منه، چون هیچ گاه بی عشق بازی نمی کنم.

******

انگار تا زنده ای نباید دریچه های قلبت رو تمام، برای کسی گشوده کنی

آفتابی که به درون می تابه، از گرمای تابستان نیست

بیرون تا به آسمان یخ بسته است

این شعله ناتوان از خورشیدی بی رمق و ناامید به فرداست.

بیرون دریچه چهار فصل زمستان است... 

 

 

 

 

شقایق آزرده از دنیا و آدمهاش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد