تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

عجیب عاشق

هوالعزیز



بی آنکه از در درآیی , با منی

بی آنکه دیده باشم تو را, می شناسمت

بی آنکه خوانده باشمت , لبریز از توام


مرا در کدامین لحظه به جام کشیده ای که اینگونه عاشقم هستی

صدای بلند خندیدنت تمام هستی ام را به نیستی می برد تا به دیدارت درآیم.

در مرز نیستی؟؟؟ 

عجیب عاشقی هستی... 

 

 






شقایقی

نظرات 1 + ارسال نظر
آرشید ( صهبانا) یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 05:52 ب.ظ http://arshid.blog.ir/

سلام و درود
سپاس از افکار و آثاری زیبا ...
همچون شقایق .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد