تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

باده...

هوالعزیز 

 

 

 

چیدن کلمات برای عرضه آنچه از تو در ذهن دارم  سخت ترین  کار دنیای من است 

 

... 

 

  

هر اندازه از تو را به کام میگیرم سیرابم می کند اما به لحظه ای........  

عجیب به کام گرفتن تو مرا تشنه تر میکند به خواستنت, دیدنت, در آغوش کشیدنت ... 

این باده  در من عطشی می زاید وصف ناشدنی , برای جرعه ای دیگر مرا آواره دشت و صحرا می کند, خانه ام را گم ترین جای دنیا می کند,  مرا از تمام مرزهای نادیده عبور می دهد, "تو" را تنها مطلوب همه دنیاهای من می کند... 

 

این باده تنها نیاز "من" است از "تـــو" ....  

 

  

 

 

 

 

شقایقی

نظرات 1 + ارسال نظر
یاس شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:53 ق.ظ

بنظرم این عشق پاک نیست ، یجورایی بوی هوس میده حالا شایدم من برداشتم بد بوده :) ولی متن زیبایی داشت :)

یاسر عزیز... ممنون که به خانه من قدم گذاشتی
اما باید بگم کلا منظور من رو نگرفتی... خب البته ایراد از منه.چون واقعا نتونستم اون حس بیکرانی رو که در دل داشتم در حجم جملات جا کنم... فقط یک جمله می تونم بگم : این وبلاگ مخاطب خاص داره... مخاطبی که نام ندارد... خانه ندارد... زمان نمی پذیرد... در مکان جا نمی شود... محبوب بی نام همه دارایی منه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد