تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

عشق ...

به نام عشق

.

.

امروز اینگونه سخن گفتی، با قلب پر اشکم ... با چشم بیتابم :

" دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت

آمدم ،نعره مزن ، جامه مدر ، هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم

گفت آن چیز دگر نیست ،دگر هیچ مگو

من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت

سر بجنبان که بلی ، جز که به سر هیچ مگو

.... " 

.

.

...

نظرات 1 + ارسال نظر
رهگذر سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1394 ساعت 11:34 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد