تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

تنهائی های ما

عبور باید کرد و همنورد افقهای دور باید شد

قصد کرده ای ...

به نام عشق

.

.

.

قصد کرده ای به ویرانی دلم ، به خانه خرابی چشم هایم

به آنچه که ساخته بوده ای

قصد کرده ای به طوفانی شگرف

تا تمام هستی ام را در خود بپیچد

قصد کرده ای به بنایی نو

به خانه ای عجیب تر ، به مامنی به خویشتنت شبیه تر

.

.

.

قصد کرده ای به قربانی کردن شمس ... به آزمودن من ...

.

.

.

شقایقی

بی رحم ترین ...

به نام عشق

.

.

.

گفتم : در این عاشقی با من بی رحم ترین باش

.

حقا که سنگ تمام گذاشته ای محبوب من ... سنگ تمام ...

.

.

.

شقایقی

شمس ...

به نام عشق

.

.

.

از من چیز دیگری بخواه ....

این طلب در توان این دل و این جان خسته ام نیست...

.

.

از من چیز دیگری بخواه

.

.

.

شقایقی

صبر میکنم ...

به نام عشق

.

.

.

دل از همه دنیا برمی گیرم، بی کلامی می نشینم روبروی چشم هایت

دلم را به دست می گیرم، خیره می شوم بر حضور مطلقت ...

... محبوب من ... حال دلم را جز تو که می داند؟؟؟؟

هزاران سال صبر می کنم ... تا تو نگاه بچرخانی ... 

.

.

.

صبر میکنم ...

.

.

شقایقی


دلم...

به نام عشق

.

.

.

امروز دوباره دلم سر جاش نیست ... دوباره گمش کردم ... دوباره گمت کردم

.

.

.

:(

لحظه...

به نام عشق

.

.

.

خیال تو ، آرام و استوار ، کوچه های دلم را یک به یک تصاحب می کند

برهر لحظه بودنم که گام می گذارم ، تو پیش از من ، حجم حضورت را بر اوج آن بودن برافراشته ای

من ، لحظه های پیش رویم را تنها با لمس عطر حضور تو پیدا خواهم کرد ...

.

.

.

شقایقی

ای عشق ...

به نام عشق

.

.

.

چه حال خوشی است ، آن لحظه که جانم را به آشوب لحظه ای به آتش می کشی 

 .......................... ای عشق

.

.

.

شقایقی

آغوش عشق ...

به نام عشق

.

.

.

در باز می شود ... سنگینی حجمت ، خانه ام را سیراب می کند ... عطر حضورت هوای ذهن مرا بی قرار نادیده ترین لحظه وصلت می کند ... آغوش می گشایم بروی تمام ذرات هستی ... پرواز می کنم به سوی نایاب ترین نگاه دیدار

.

با من وعده دیداری بده ، در پنهان ترین لحظه هستی ، در غریب ترین قرار بودن ، در نایاب ترین آغوش عشق

.

.

دوستت دارم محبوب بی نام من ...

.

.

.

شقایقی