-
نسرین...
جمعه 1 آبانماه سال 1394 15:10
به نام عشق . . امروز میخوام اسمی رو که پانزده ساله همراه منه ، از خودم جدا کنم... نمیدونم چرا ، اما عجیب دلم میخواد خودم باشم . احساس می کنم " شقایق" در لحظه ای از من کنده شد و براه دیگه ای رفت ... میخوام از این به بعد " نسرین " مقابل تو بنشینه ، با تو سخن بگه و از تو بنویسه... افتخار میدی ؟؟؟ :) ....
-
تعبیر ...
سهشنبه 28 مهرماه سال 1394 13:57
به نام عشق . . تو خوش ترین رویای بیداری ام بودی و من اینجا در عجیب ترین خواب دنیا تو را به تعبیر نشسته ام ... . . نسرین
-
تسلیم...
پنجشنبه 23 مهرماه سال 1394 16:24
به نام عشق . . هر لحظه که تسلیمم، در کارگهِ تقدیر آرام تر از آهو ، بی باکتر از شیرم هر لحظه که می کوشم، در کار کنم تدبیر رنج از پیِ رنج آید، زنجیر پیِ زنجیر . حضرت مولانا . . شقایقی (نسرین) . (این روزها نمیدونم چرا دلم میخواد با اسم خودم با تو گفتگو کنم ... چی رو داری از من میگیری؟ ... چی رو داری به من هدیه میکنی؟)
-
کجایی...
چهارشنبه 22 مهرماه سال 1394 18:41
به نام عشق . براستی کجایی ؟؟ که تمام مرا اینچنین سیراب کرده ای و باز من تا به حدی بی پایان تشنه توام خانه را تا نا کجا جستجو می کنم و تو نیستی این روزها اشتیاقی بیکران مرا در هم پیچیده است و هوای با تو بودن تمام هست مرا درهم می نوردد گاه خسته ام و گاه بیخود از خویشم ... دلم وصل میخواد تا آغوش خسته ام لختی آرام گیرد...
-
خیال...
یکشنبه 19 مهرماه سال 1394 09:42
به نام عشق . . " در هوس خیال او همچو خیال گشته ام.." . . شقایقی
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 15 مهرماه سال 1394 20:50
به نام عشق . . هرلحظه که اشتیاق و شعف سراپای من رو فرا میگیره. وقتایی که با شوق بی انتهایی دلم میخواد تو رو بر هستی فریاد بزنم،دلم شیدا و بیقرار میشه که تو رو با تمام کاینات شریک بشه ... یادم میره اینجا واقعیته وقتی که عشق تاب از بودنم میگیره و دست هام به سمت لمس یک طعم از حضورت به سمت تمام هستی پرواز میکنه ... یادم...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 مهرماه سال 1394 23:47
به نام عشق . . وصف واژه ها نمی شود حال خرابات من ... . . شقایقی
-
راه شدی...
شنبه 11 مهرماه سال 1394 21:50
این تن اگرکم تندی ، راه دلم کم زندی راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا . . شقایقی
-
واژه ...
شنبه 11 مهرماه سال 1394 21:18
به نام عشق . خسته ام از واژهایی که حجم تو را نمی فهمند طعم تو را نمی دانند ... عشق تو را غریبه اند . پرم از حرف های ناگفته ... پرم از تو ... تویی که بر زبان زاده نمی شوی... . . شقایقی
-
خیالت...
پنجشنبه 2 مهرماه سال 1394 18:15
به نام عشق . باران که می بارد خیالت تمام بودنم را صیقل می دهد از میان خاطرات دور و نزدیکم که میگذری من پرپروازی می یابم به وسعت چشم های هزار رنگت خیال تو تمام هستی مرا آغشته به ناب ترین عطرهای تنت می کند از کجا آمده ای که اینگونه لبریز عشق و ترانه ای اینگونه پر از خواهش های پریدنم از کجا گذشته ای که تمام حضور کوتاهت...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 مهرماه سال 1394 15:03
به نام عشق . از دریا دریا تشنگی که وجودم را در هم پیچیده ... من ... چشمه ای می آفرینم که از ... تو ... سیرابم کند . . . شقایقی
-
تا اطلاع ثانوی... :-)
پنجشنبه 2 مهرماه سال 1394 14:34
به نام عشق . سپاس ... همیشه حاصل چشم انتظاری ام را با طعمی بیکران پاسخ میدهی و این برای من یعنی لمس آغوشت، لمس دست های هویدایت ... سپاس که هستی ، که دارمت، که می بینی ام ... . عاشق به چشم های توام ... . شقایقی
-
حکم رسیدن ...
پنجشنبه 26 شهریورماه سال 1394 18:06
به نام عشق مثل میوه ای نارس ... در عشق " تو " ... خام ام زنده ام به لحظه ای که مرا از شاخه بچینی ... به حکم رسیدن شقایقی
-
گفتم ... گفتی
سهشنبه 24 شهریورماه سال 1394 18:02
به نام عشق . . گفتی بیا،گفتم کجا؟ گفتی میان جان ما گفتی مرو.گفتم چرا؟ گفتی که میخواهم تورا گفتی که وصلت میدهم.جام الستت میدهم گفتم مرا درمان بده. گفتی چو رستی میدهم گفتی پیاله نوش کن. غم در دلت خاموش کن گفتم مرامستی دهی،با باده ای هستی دهی گفتی که مستت میکنم،پر زانچه هستت میکنم گفتم چگونه از کجا؟ گفتی که تا گفتی خودا...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 مردادماه سال 1394 20:56
به نام عشق . . " تو " واژه ها را برایم تعبیر دیگری می کنی آنچونان که عشق را ... آنچونان که زندگی را بار نخستی که دیدمت در من نطفه ای شکل گرفت به نام " شمس " که اینک نه زاده می شود ... و نه سقط . . شقایقی
-
پاسخ - سوال
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1394 12:39
به نام عشق . . . با این دل چه کنم؟؟ پاسخ بیقراری هایش با تو ... پاسخ نگاه بیمارش با تو ... پاسخ جستجوی لحظه هایش با تو ... جواب هیچ کدامشان پیش من نیست ... سوال هیچ کدامشان هم از ابتدا پیش من نبود ... . . . شقایقی :(
-
؟؟
سهشنبه 13 مردادماه سال 1394 13:45
به نام عشق . . هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری می رسد . . تا اطلاع ثانوی ... یعنی تا کی ؟ . .شقایق :(
-
تو ... شمس ... من
چهارشنبه 24 تیرماه سال 1394 10:44
به نام عشق . . من میگم : این طلب در توان من نیست تو میگی : " گر کشته شدی مگو که من کشته شدم ... شکرانه بده که خون بهای تو منم " من میگم: از من چیز دیگری بخواه تو میگی :" خونه دل من ریخته می خواهد یار ... این کار مرا به دیده می باید کرد " من میگم : سخته ، به جان خودت سخته تو میگی : " دل در بر...
-
قصد کرده ای ...
دوشنبه 15 تیرماه سال 1394 10:29
به نام عشق . . . قصد کرده ای به ویرانی دلم ، به خانه خرابی چشم هایم به آنچه که ساخته بوده ای قصد کرده ای به طوفانی شگرف تا تمام هستی ام را در خود بپیچد قصد کرده ای به بنایی نو به خانه ای عجیب تر ، به مامنی به خویشتنت شبیه تر . . . قصد کرده ای به قربانی کردن شمس ... به آزمودن من ... . . . شقایقی
-
بی رحم ترین ...
چهارشنبه 10 تیرماه سال 1394 12:27
به نام عشق . . . گفتم : در این عاشقی با من بی رحم ترین باش . حقا که سنگ تمام گذاشته ای محبوب من ... سنگ تمام ... . . . شقایقی
-
شمس ...
دوشنبه 8 تیرماه سال 1394 12:08
به نام عشق . . . از من چیز دیگری بخواه .... این طلب در توان این دل و این جان خسته ام نیست... . . از من چیز دیگری بخواه . . . شقایقی
-
صبر میکنم ...
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1394 20:07
به نام عشق . . . دل از همه دنیا برمی گیرم، بی کلامی می نشینم روبروی چشم هایت دلم را به دست می گیرم، خیره می شوم بر حضور مطلقت ... ... محبوب من ... حال دلم را جز تو که می داند؟؟؟؟ هزاران سال صبر می کنم ... تا تو نگاه بچرخانی ... . . . صبر میکنم ... . . شقایقی
-
دلم...
یکشنبه 24 خردادماه سال 1394 17:41
به نام عشق . . . امروز دوباره دلم سر جاش نیست ... دوباره گمش کردم ... دوباره گمت کردم . . . :(
-
لحظه...
دوشنبه 11 خردادماه سال 1394 16:22
به نام عشق . . . خیال تو ، آرام و استوار ، کوچه های دلم را یک به یک تصاحب می کند برهر لحظه بودنم که گام می گذارم ، تو پیش از من ، حجم حضورت را بر اوج آن بودن برافراشته ای من ، لحظه های پیش رویم را تنها با لمس عطر حضور تو پیدا خواهم کرد ... . . . شقایقی
-
ای عشق ...
سهشنبه 5 خردادماه سال 1394 15:17
به نام عشق . . . چه حال خوشی است ، آن لحظه که جانم را به آشوب لحظه ای به آتش می کشی .......................... ای عشق . . . شقایقی
-
آغوش عشق ...
سهشنبه 5 خردادماه سال 1394 09:21
به نام عشق . . . در باز می شود ... سنگینی حجمت ، خانه ام را سیراب می کند ... عطر حضورت هوای ذهن مرا بی قرار نادیده ترین لحظه وصلت می کند ... آغوش می گشایم بروی تمام ذرات هستی ... پرواز می کنم به سوی نایاب ترین نگاه دیدار . با من وعده دیداری بده ، در پنهان ترین لحظه هستی ، در غریب ترین قرار بودن ، در نایاب ترین آغوش...
-
خیال رویت
یکشنبه 3 خردادماه سال 1394 07:43
به نام عشق . . . " ما با خیال رویت ، منزل در آب دیده ... کردیم تا کسی را بر ما گذر نباشد " . . . شقایقی
-
دلم ...
چهارشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1394 15:29
به نام عشق . . . " دلم هوای " تـو " دارد . . . . . . . . . . . . . . . به کوه گفتم ... گفت ... " . . . شقایقی
-
:(:)
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1394 10:48
به نام عشق . . . " حالم هم خوبه ... , ... هم خرابه " . . . شقایقی
-
دل دیوانه ...
چهارشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1394 16:05
به نام عشق . . . احساس می کنم دنیا با همه گستردگی که داره , چقدر بر احوال دلم کوچیک شده ... می خوام به هر گوشه ای سر بزنم تا شاید حال دلم بهتر بشه, اما به هر سمت که نگاه می کنم در نظرم چقدر حجم و هوای کوچیکی داره ... به هر آغوش و دامنی که می خوام دل بسپارم , انگار خالی و تهی میشه و حجم درونم رو بر خودش جا نمیده . گاهی...