-
قرارگاه
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 01:19
هوالعزیز به قرارگاه می آیی. در دالانی هزار ساله. در برابرم می ایستی ، در برابرت زانو میزنم، چشم می دوزم به بودنت که تازه تر از همیشه است. آرام نجوا می کنم: در خانه ام، خانه می کنی؟ لبخند می زنی که: "من صاحب خانه ام ، تو به میهمانی ام بیا، لایق خانه ات باش، من هفت آسمان را برایت آذین می بندم" رسیدنت بخیر بهار...
-
دیدم...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 18:24
هوالعزیز تا آب شدم ، سراب دیدم خود را دریا گشتم ، حباب دیدم خود را آگاه شدم ، غفلت خود را دیدم بیدار شدم ، به خواب دیدم خود را شقایقی
-
تـــــو
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1391 23:29
هوالعزیز بدون شرح از آغوش تو ...
-
دیدنت...
یکشنبه 12 شهریورماه سال 1391 23:26
هوالعزیز حال خوش این روزهایم تنها جرعه ای از نگاه توست جرعه ای کوتاه که اینگونه .... کاش مرا یارای سخن بود و کلام حجم تو را می فهمید. چگونه تو را در زبان جا کنم آنگاه که فکر و رویا و خیالم در برابرت به ناتوانی اقرار می کند. گیجم. همه عمر در حسرت با تو یکی بودن رفت و حال که با تو یکی هستم تازه می یابم همه عمر کور بوده...
-
دارایی من...
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 16:18
هوایهوالعزیز این روزها حال غریبی دارم. رنگ دیدنت تازه است. تازه چون حال غریب این روزهایم... تو تمام هستی شقایقی. تمام هر آنچه دارم " تـــــویــی " شقایقی
-
هوای تو...
چهارشنبه 8 شهریورماه سال 1391 14:04
هوالعزیز دلم هوای " تــــــو " دارد به کوه گفتم. گفت:... شقایقی
-
رخنه
دوشنبه 12 تیرماه سال 1391 00:46
هوالعزیز یافتمت... چون رخنه ای کوتاه در اعماق کوه سنگین دل من دیدمت ... نا دیدنی ترین لحظه دیدار... "یگانه ام کاش آنچه در دلم با توست , در کوچک واژه می گنجید " شقایقی
-
سیب
پنجشنبه 8 تیرماه سال 1391 20:18
هوالعزیز من آن حواترین دخت زمینم به عشق " تــــــــــو " تمام عمر سیب می چینم. شقایقی
-
تولدم مبارک
سهشنبه 16 خردادماه سال 1391 20:25
هوالعزیز به سی امین بهارم که در آمدی برایم درختی پر از پرنده بیاور و خانه ای که هر صبح با نگاه " تـــــــــو " بیدار شود... " سی بهار طول کشید تا عاشقت بشم ............. چه دیر به تو رسیدم...........چه دیـــــــــــر" شقایق سی بهاره تو
-
سلام
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1391 18:13
هوالعزیز به رستگاری آدمی امیدی ندارم, آنگاه که به هوای بارانی می گوید ... خراب ... سال نو ... سلام ... عاشق تمام عیار تو ... شقایق ...
-
بیقراری
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 15:39
هوالعزیز دلا مژده که این بیقراری نشان بهار است... شقایق چهار فصلت
-
پروانه . . .
چهارشنبه 6 مهرماه سال 1390 09:43
هوالعزیز جملگی در حکم سه پروانه ایم در جهان عاشقی افسانه ایم اولی خود را به شمع نزدیک کرد گفت:حال من یافتم معنای عشق دومی نزدیک شعله بال زد گفت:حال من سوختم در سوز عشق سومی خود داخل آتش فکند آری آری این بود معنای عشق ... شقایقی
-
ترک
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 12:50
هوالعزیز دوباره ترک برداشتم... چه زود به زود آدم ها بر قلب من زخم می زنن چه زود به زود یادم میارن دنیا دیگه جای موندن نیست... شقایق از همیشه تنهاتــــــــــر
-
خسته ام
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 23:38
هوالعزیز من خسته ام . خسته. من خسته ام از آدمها . سالهاست که خسته ام هر وقت می خوام باور کنم دنیا هنوز ارزش زیستن داره هنوز میشه امید داشت هستند آدم هایی که میشه دل رو به دست هاشون هدیه داد هستن آدم هایی که هنوز سرشار اخلاقیات انسان بودن هستند هر وقت می خوام رو به آسمون کنم و فریاد بزنم خدایا ممنونم برای تولدم... یکی...
-
حوا ترین
سهشنبه 1 شهریورماه سال 1390 00:43
هوالعزیز من آن حوا ترین دخت زمینم رها از آدم همزاد روحم به عشق "تو" تمام عمر سیب می چینم شقایقی
-
همه غرور من عشق به توست
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 20:47
هوالعزیز از اینکه عاشق توام حس غرور می کنم شقایقی
-
دوستت دارم...
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1390 16:22
هوالعزیــــــــز دوستت دارم دوستت دام دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم... دوستت دارم چون در دلبری یگانه ای. یگانه ای در آفرینش. در آفرینش بی همتایی . بی همتایی چون خدایی... دوستت دارم خدا... شقایقی
-
رسیدنت بخیر عزیز دل
یکشنبه 14 فروردینماه سال 1390 17:30
هوالعزیز سلام شقایـقم رسیدنت بخیــــــر شقایقی
-
دریچه...
چهارشنبه 13 بهمنماه سال 1389 01:17
هوالعزیز رنج کدامیک عمیق تره؟ دوستی که به اعتمادم خیانت کرد؟؟ یا دوست تری که در اعتمادم شک کرد؟؟ من از خودم سالهاست که خسته شدم. هیچ گاه راه و رسم بازی زندگی رو به سبک شما یاد نمی گیرم. رنج مداوم با منه، چون هیچ گاه بی عشق بازی نمی کنم. ****** انگار تا زنده ای نباید دریچه های قلبت رو تمام، برای کسی گشوده کنی آفتابی که...
-
شقایق های ...
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 16:08
هوالعزیز ای خدای چشم باران های خیس کو شقایق های سرشار رسیدن؟ این زمستانهای بی برگ صداقت زیادی سرد و طولانی شده است... شقایقی
-
هیــــــــــچکس
جمعه 24 دیماه سال 1389 23:58
هوالعزیز باز من و دلتنگی و هزاران دنیا حرف ناگفته برای هیـــــــچکس شقایقی
-
خوش
چهارشنبه 15 دیماه سال 1389 12:23
هوالمحبوب حالم خوش است... شقایقی
-
برف نو سلام. سلام برف نو
چهارشنبه 15 دیماه سال 1389 01:13
هوالرحیم و الرحمان داره برف میاد باز هم آسمون مهمان زمینه خدایا شکرت ترسم از این بود که بمیرم و برف رو ندیده باشم امسال دیگه آرزویی ندارم... شقایق تــــــــــــــو
-
توبه
سهشنبه 14 دیماه سال 1389 20:14
هوالعزیز از همه توبه می کنم تا که تو باورم کنی شقایقی
-
دنیا...
سهشنبه 7 دیماه سال 1389 15:49
هوالعزیز چه دنیای عجیبی هستی. هرچه بیشتر با تو آغشته شوم، بیشتر تنها می شوم و لحظه های تنهاییم عمیق تر هرچه بیشتر با آدمیانت آشنا می شوم، از همه آدمیانت غریبه تر می شوم باید از تو دل برید تا پروانه شد باید از خواسته های تو تهی شد تا طعم آسمان را چشید از عشق دل می برم تا عاشق باشم ، تنها می شوم تا دیگر تنها نباشم....
-
چاه آسمون
جمعه 3 دیماه سال 1389 16:00
هوالعزیز یک شب از چاه آسمون بالا میرم از دریچه عبور می کنم و با نور یکی میشم به دیدار کسی میرم که به انتظارم نشسته از سینه قلبو بیرون می کشم و به او پسش میدم. ..... یلدا بود و در چاه آسمون کاملا باز چند دقیقه فرصت بیشتر برای اونهایی که لایقند ..... من آدم دیگه ای میشم من یک شب از این چاه بالا میرم و ... شقایقی
-
نمی آیی....
یکشنبه 21 آذرماه سال 1389 17:52
هوالعزیز قرارمان فصل انگور... شراب که شدم بیا... تو جام بیاور و من جان ... ******** فصل انگور است... به قرارگاه می برم جانی پر از شراب... اما تو... نمی آیی.... شقایقی
-
کافر عشق
دوشنبه 24 آبانماه سال 1389 13:54
هوالعزیز عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست شقایقی
-
دل پر طاقت
دوشنبه 17 آبانماه سال 1389 13:05
هوالعزیز دل ما در طلب عشق چه فرسوده شده است عیب از آن چشم سیاه و دل پر طاقت بود شقایقی
-
چشمات
پنجشنبه 29 مهرماه سال 1389 12:06
هوالعزیز دنیا رو بی تو نمی خوام یه لحظه دنیا بی چشمات یه دروغ محضه شقایقی